Freitag, 2. November 2012

گریه برای کمک کند. آیا آن شنیده می شود؟

به تازگی، بیشتر و بیشتر شروع به در انتشار به اینترنت از موارد نقض حقوق بشر در سراسر جهان ظاهر می شود. این باعث می شود من می ترسم. بله، بله، ترس است. ترس در دوران وحشی است. پس از همه، حقوق بشر، نقض همه جا. بیشتر از همه من با تاریخ یک فرد که در آلمان زندگی می کنند، شگفت زده شد. این یک فریاد برای کمک است. اما هیچ کس به پشیمانی من، که گریه شنیده نشده است. من از جامعه بین المللی، رسانه ها، دولت و رئیس جمهور در هر یک از کشور به دقت خواندن این مقاله است. خوانده شده و منعکس کننده در مورد چگونگی جلوگیری از مشکلات مشابه در کشورهای خود است. چگونه برای کمک به آلمان اشتباه او را به درک و تصحیح خطا. مرد خانواده مشترک در انتظار کمک ما. و ما، اگر ما می خواهیم همچنان به نظر خود، باید به کمک این مردم cheloveku.Dolgie سال مبارزه برای احقاق حقوق خود، به حقوق خانواده خود، برای دفاع از حقوق کودکان خود را .. در خانه و خانواده خود را به سه فرزند جوان. دو نفر از آنها شهروندان آلمان هستند. سوم در آلمان متولد شد. آقای آدامز و پسر جوان خود را به هیچ شهروندی و در نتیجه بدون حقوق داشته باشند نه در همه. در مورد سابقه از یک مرد که در با وجود همه موانع و مشکلات باقی مانده به انسان است که در اینجا:  http://notretemps.blogs.nouvelobs.com/archive/2012/10/22/le-sort-de-la-personne.html  http://newsparticipation.com/human-rights-in-germany-cause-threat/   http://newsparticipation.com/destiny-of-the-person/  http://newsparticipation.com/in-germany-human-rights-are-impudently-broken/

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen